گفتگو با مسافر علی مرزبان محترم نمایندگی فردوسی
پیش گفتگو:
خواستم شادی پس از رهایی‌ام را در دامان امامهشتم کامل کنم و گل رهایی‌ام را تقدیم بارگاه ایشان کنم به همین خاطر تنها راهیمشهد شدم. بعد از زیارت تصمیم گرفتم به یکی از شعبات کنگره 60 در مشهد بروم؛ و قبلاز شروع جلسه در شعبه نمایندگی فردوسی حاضر بودم. از حضور پرشور و پررنگ مسافرانیک ساعت پیش از شروع جلسه در آزمون داخلی دلگرم شدم.محیطی بسیار زیبا و ظروفی مملو از محبت، بامشارکت در جلسه گفتم که ده روز از رهایی‌ام می‌گذرد و مسافر هستم. بعد از جلسهعمومی با یکی از مرزبان‌ها آشنا شدم که خود را خادم کنگره می‌دانست:
هرچند من هر خدمتی به کنگره بکنم به خودم خدمت کرده‌ام.
جلسه سه شنبه 30مهر ماه 1398 بااستادی کمک راهنما محترم همسفر مصطفی
جلسه یکشنبه 98/07/28 به استادی کمک راهنمای محترم مسافراحسان
جلسه پنجشنبه 98/07/25 به استادی کمک راهنمای محترم مسافر محسن
جلسه ,گفتگو ,کنگره ,شدم ,فردوسی ,رهایی‌ام ,نمایندگی فردوسی ,رهایی‌ام را ,جلسه در ,از شروع ,بعد از ,محترم نمایندگی فردوسی
درباره این سایت